سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

.:: یا قاضی الحاجات ::.

 *وقتی دل خانه خدا شود :

ادواردو آنیلی در ? ژوئن ???? درنیویورک از پدری ایتالیایی و مادری یهودی پا به عرصه دنیا گذاشت. مادر وی مارلا کاراچولو، یک پرنسس یهودی بود و پدرش سناتور جیووانی آنیلی، مرد ثروتمند و معروف ایتالیایی بود.

وی مالک کارخانه‌جات اتومبیل‌سازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو و آیوکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکت‌های طراحی مد و لباس، روزنامه‌های پرتیراژ لاستامپا و کوریره دلاسرا، باشگاه اتومبیل‌رانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود.
علاوه بر این‌ها، چندین شرکت ساختمان‌سازی، راه‌سازی، تولید لوازم پزشکی و هلیکوپترسازی هم وجود دارد که خانواده آنیلی جزء سهام‌داران اصلی آن‌ها می‌باشند. میزان ثروت و نفوذ خانواده آنیلی به حدی است که رسانه‌های ایتالیا از آن‌ها به عنوان خاندان پادشاهی ایتالیا نام می‌برند. کارشناسان اقتصادی درآمد سالانه خانواده آنیلی را بالغ بر ?? میلیارد دلار تخمین می زنند که ? برابر درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران است.

ادواردو تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا طی کرد و بعد به کالج آتلانتیک در انگلستان رفت و پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون ایالات متحده با اخذ درجه دکتری فارغ التحصیل شد.
ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین می گوید:در نیویورک که بودم یک روز در کتابخانه قدم می زدم و کتابها را نگاه می کردم چشمم افتاد به قرآن . کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است. آنرا برداشتم وشروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم ، احساس کردم که این کلمات ،کلمات نورانی است ونمی تواند گفته بشر باشد.


خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم, آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را می فهمم و قبول دارم . بعد از این قضیه به یک مرکز اسلامی در نیویورک مراجعه می‌کند و درخواستش مبنی بر این‌که می‌خواهد مسلمان شود را مطرح می‌کند. آن‌ها هم نام هشام عزیز را برای وی انتخاب می‌کنند.
 
محمد اسحاق عبداللهی که از دوستان مسلمان آنیلی است نیز در مورد او می‌گوید: ادواردو خیلی شب‌ها بیدار می‌ماند و با نور شمع تا صبح قران را مطالعه می‌کرد.

این گفته که ادواردو در اثر معاشرت با مسلمانان به این دین گرویده، یک ادعای بی‌ثبات است، چون با موقعیت مالی و سیاسی که پدر ادواردو داشت، هیچ‌کس به خود اجازه نمی‌داد که چنین مسائلی را با او در میان بگذارد و او را به دین جدید دعوت کند. وی پس از ملاقات و گفتگو با دکتر قدیری ابیانه شیعه شده بود.

اولین آشنایی وی با تشیع و انقلاب اسلامی ایران از طریق یکی از مصاحبه های دکتر محمد حسن قدیری ابیانه (رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا بین سالهای ?? تا ??) از طریق تلویزیون ایتالیا بوده است و پس از آن برای دیدار با وی به سفارت مراجعه می کند و پیوند دوستی بین آنها ایجاد می شود.
دکتر قدیری در مورد اولین ملاقاتش با ادواردو می گوید:
بعد از یک میزگرد مطبوعاتی که برگزار کردیم -به عنوان رایزن مطبوعاتی سفارت ایران-، یک روز یک‌شنبه در حالی که من در اقامت‌گاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و می‌خواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر می‌شود به او بگویید فردا برای ملاقات بیایند. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان می‌گوید خدا هر در بسته‌ای را می‌گشاید. من هم گفتم در را باز کنند و خودم هم رفتم به استقبال‌اش. جوان قد بلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون این‌که انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهِ آنیلی معروف نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم
و زمانی که فخرالدین حجازی در سال ???? به ایتالیا سفر می‌کند و با ادواردو آشنا می‌شود، از او می‌خواهد که یک بار دیگر تشرف خویش را به تشیع اعلام نماید. سپس فخرالدین حجازی نام مهدی را برای او انتخاب می‌کند. او در مکاتبات خود از نام هشام عزیز که سال‌ها از آن استفاده کرده بود، استفاده می‌کرد و در مکالمات خود با دوستان ایرانیش از نام مهدی بهره می‌گرفت.

ادواردو همواره به دنبال این بود که دوستان و بستگانش را با اسلام‌ آشنا کند. به دعوت او دوستش، لوکا گائتانی لاواتلی اسلام‌ آورد و مسلمان‌ شد. او مدتی در ایتالیا منزوی بود و در یک آپارتمان در شهر رم‌ زندگی می‌کرد.

 


*بوسه امام بر پیشانیه ادواردو :
 
در فروردین سال 1360 با امام خمینی(ره) دیدار کرد و بعدها از این که امام در آن دیدار پیشانی اش را بوسیده بود، به عنوان یکی از بهترین خاطرات زندگی ‌اش یاد کرده بود.(بنا به گفته اطرافیان امام : ادواردو انیلی تنها فرد خارجی بود که امام پیشانی او را بوسید) ادواردو قرار بود یک ماه قبل از شهادتش به ایران بیاید و دوست داشت با مقام معظم رهبری دیدار کند، لیکن والدین او برای ممانعت از سفر او به ایران، گذرنامه‌اش را پنهان کرده بودند. وی قرار بود در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل شود. ادواردو همچنین دیدارهایی را با مقام معظم رهبری قبل از دوران ریاست جمهوری و همچنین با اقای اکبر هاشمی رفسنجانی انجام داده بود. وقتی برای اولین بار به مشهد سفر کرده بود، در بازگشت از حرم امام رضا(ع) از او پرسیده بودند از امام چه خواستی؟ گفته بود از او خواستم قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند. پرسیده بودند دیگر چه خواستی؟ گفته بود هیچی، چون سر امام رضا خیلی شلوغ بود، خیلی ها بودند که از او چیزهایی میخواستند.


 شهاب


[ دوشنبه 88/1/31 ] [ 6:2 عصر ] [ ] [ نظر ]

.:: اَلسَّلامُ عَلَیکَ ایُّهَاالمُقَدَّمُ المَأموُل ::.


.*.*. یَاابنَ الحَسَن ، اَدرِکنا آقا جون .*.*.

 

 

یوسف مصری نمی آید به کنعان دلم

بازسر را می گذارد غم به دامان دلم


 بی حضورچتر دستانت ببین یعقوب وار

مانده ام امشب دوباره زیر باران دلم


 خوب می دانی زلیخای جنون با من چه کرد

پاره شد در ماتم عصمت گریبان دلم


نوح من ! خاصیت عشق است امواج بلند

کشتی ات را بشکن و بنشین به طوفان دلم


 کی بهارت می وزد بر گیسوان حسرتم

کی نگاهت می شود ای خوب مهمان دلم


 تا بگویی با من از عریانی اندوه خویش

تا بگویم با تو از اسرار پنهان دلم


بوی پیراهن مرا کافی است تا روشن شود

چشم تاریک و شب خاموش کنعان دلم


شاعر: وبازهم مجهول.




شهاب


[ جمعه 88/1/28 ] [ 11:35 عصر ] [ ] [ نظر ]



.:: یَا قاضیَ الحاَجاَت ::.
وفات حضرت معصومه(سلام الله علیها)  تسلیت باد.

 
*کسانی که خواهر دارند ، شادتر و خوش بین ترند.
 

به نظر می رسد که خواهران روابط اجتماعی باز و همبستگی در خانواده را تشویق می کنند اما ظاهراً برادران اثرات منفی دارند. ابراز احساسات، نقشی اساسی در سلامت روانی ایده آل ایفا می کند و داشتن خواهر باعث ارتقای این مساله در خانواده ها می شود.
         
عصر ایران- براساس یافته های جدید محقّقان ، داشتن حداقلّ یک خواهر در زندگی باعث شادی و نشاط بیشتر انسان و افزایش خوشبینی او می شود در حالی که برخورداری از برادر چنین حالتی را به فرد دست نمی دهد.

به گزارش عصر ایران (asriran.com)، به نقل از روزنامه دیلی تلگراف چاپ لندن، این مطالعه جدید همچنین نشان می دهد بزرگ شدن فرد با حداقلّ یک خواهر در خانواده وی را قادر می سازد که بهتر از دیگران برمشکلات خود غلبه کند.

پروفسور تونی کاسیدی از دانشگاه اولستر که با همکاری محققانی از دانشگاه لیچستر انگلیس این تحقق را انجام داده است گفت داشتن خواهر به افزایش سلامت روانی کمک می کند.

وی افزود به نظر می رسد که خواهران روابط اجتماعی باز و همبستگی در خانواده را تشویق می کنند اما ظاهراً برادران اثرات منفی دارند. ابزار احساسات، نقشی اساسی در سلامت روانی ایده آل ایفا می کند و داشتن خواهر باعث ارتقای این مساله در خانواده ها می شود.

به علاوه تحقیقات نشان می دهد دخترانی که خواهر دارند ظاهراً به داشتن استقلال بیشتر و دستیابی به موفقیت گرایش دارند در حالی که طبق تحقیقات پروفسور کاسیدی پایین ترین امتیازات از آن پسرانی است که تنها برادر دارند و نه خواهر.

وی در خصوص دلایل این مساله گفت پسران به طور ذاتی تمایل دارند که در مورد چیزهای مختلف با دیگران صحبت نکنند و در نتیجه معمولاً با برادران خود گفت و گو نمی کنند در حالی که دختران مخالف این قضیه عمل می کنند.

این مطالعه بر روی 571 جوان بالغ بین 17 تا 25 ساله صورت گرفت که در مورد ترکیب خانواده و میزان سلامت روانی آنها سئوالاتی پرسیده شد.

*توضیح لازم: قطعاً خواهران سوری (که معمولاً در دنیای مجازی و ... وجود دارند) جزء مطلب بالا محسوب نمی شوند و صرفاً خواهر خانوادگی مدّنظر می باشد.(البته با عذر خواهی از عزیزانی که از این نعمت الهی برحسب تقدیر محروم اند.)


شهاب


[ دوشنبه 88/1/17 ] [ 7:59 عصر ] [ ] [ نظر ]

.:: یَا ذَالجَلالِ وَ الاِکرام ::.



ای پــادشه خـــوبان ، داد از غـــم تــنهایی

 دل بی تو به جان آمد ، وقت است که باز آیـی

 در آرزوی رویت ، بــنشسته بـه هـر راهــی

صـد زاهـد و صـد عـابد ، سـر‌گشته‌ی سودایـی

 مشـتاقی و مـهجوری ، دور از تو چـنانم کـرد

 
کــز دسـت نــخواهـد شـد ، پـایان شکـیبایی

 ای درد تــواَم درمـان ، در بسـتر نـاکــامی

 وی یـاد تـواَم مـونس ، در گـوشه‌ی تــنهایی

فکر خود و رأی خـود ، در امـر تو کـی گـنجد

 کفر است در این وادی ، خود بینی و خود رأیی

 در دایــره‌ی فـرمان ، مـا نـقطه‌ی تسـلیمیم

لطف آن‌چه تو اندیشـی ، حـکم آن‌چه تو فرمـایی

 گستاخی و پـرگویی ، تـا چـند کـنی ای *فیض*

 بگـذر تـو از ایـن وادی ، تـن ده به شـکـیبایی

 ملا محسن فیض کاشانی


 

 

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَج.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمُّدٍ وَ آلِ مُحَمّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.

 شهاب
[ یکشنبه 88/1/16 ] [ 5:57 عصر ] [ ] [ نظر ]


بسم الله الرحمن الرحیم

تا به حال شده که احساس نگنجیدن تمام وجودت را پر کند؟ نه فقط در این زندان کاهگل، که در تمام دنیا؟ و به تَبَع آن نیاز به پوست اندازی؟ شده احساس کنی که هر لحظه داری بزرگتر می شوی و این جسم خاکی و این دنیای فانی، دست به دامن روحت شوند که..بمان....نرو...؟
دلت می خواهد تا خود خدا بدوی. بروی، از این چهار دیواری، از این کوچه، از این شهر. بروی به جائی که سنگ و آهن و چوب حرمتش را نشکند و روحت تمام آنجا را تسخیر کند بی هیچ مانعی! بروی به جائی که خدا نزدیک تر است، به جائی مثل کوه و در و دشت که در همه جایش خدا نشت کرده باشد! دشتی که از تمام سوراخ ها و لانه هایش بوی خدا متصاعد شود در هوا! جائی که هر نفسی که میکشی، خدا وارد ریه هایت شود، در رگهایت جریان یابد، و یک راست برود به طرف قلبت! قلبت بزرگ شود به وسعت تمام دشت و ناگهان... تو خودت تمام دشت شوی! از خاکها و شنهایش گرفته تا آسمان آبی اش، باران هایش قطره قطره اشکهای تو باشد، ابرهایش دل پاک و ساده ات و گلهایش نیاز جاودانه ات برای درک ذات پاک حق...

آنوقت است که احساس می کنی:
و نَحنُ اَقرَبُ اِلَیهِ مِن حَبلِ الوَرید...ق/16

آنقدر سبک شده ای که معلق می مانی میان زمین و آسمان، آزاد از هر دردی، هر فکری.. و در آن لحظه هر چه را که می نگری از دشت و کوه و صحرا گرفته تا سنگ و چوب و آهن و حتی آدم همه را با تمام وجود دوست می داری. هر کدام را که ببینی برایت تجلی ذات خداست...
و آن وقت چشمهایت و قلبت چقدر باید آرام باشند...!
یک جسم خاکی! سرشار از آرامشی ابدی........

 


[ جمعه 88/1/14 ] [ 1:16 عصر ] [ ] [ نظر ]
   1   2      >
درباره وبلاگ

بیاد شهدای گمنام!!! برای بچه های تفحص و برای آنهایی که به دنبال گمشده ی خود می گردند هیچ لحظه ای زیباتر از لحظه ی کشف پیکر شهید نیست. اما زیباتر از آن لحظه ای است که زیر نور آفتاب یا چراغ قوه پلاکی بدرخشد. در طلاییه وقتی زمین را می شکافتیم پیکر مطهر شهیدی نمایان شد که همراه او یک دفتر قطور اما کوچک بود ؛ شبیه دفتری که بیشتر مداحان از آن استفاده می کنند. برگ های دفتر به خاطر گل گرفتگی به هم چسبیده بود و باز نمی شد . آن را پاک کردم . به سختی بازش کردم بالای اولین صفحه اش نوشته بود: عمه بیا گمشده پیدا شده!
لینک دوستان
امکانات وب